سیمای کوفه در آستانه ظهور
نکات فراوانی پیرامون سیمای کوفه و جهان در آستانهِ ظهور آن امام نور بیان گردید، و اینک شماری از احادیث ناگفته را به صورت فشرده و در حدّ اشاره تقدیم خوانندگان گرامی مینماییم، به این امید که بر شور و شعف و شوق انتظارشان افزوده گردد:
1 - امام صادق (ع) فرمود:
لایخرُجُ القائمُ فی اقل مِنَ الفئهِ، و لاتکوُنُ الفئه اقلُّ من عشرهِ آلافٍ؛ (1) .
قائم (ع) با کمتر از یک «فئه» خروج نمیکند و شمار یک فئه کمتر از ده هزار نفر نمیشود.
2 - و در حدیث دیگری فرمود:
اِن اصحابَ الطالوتِ ابتلوا بالنهر... و ان اَصحابَ القائِمِ (ع) یُبتَلوُنَ بمثِلِ ذلِکَ؛ (2) .
اصحاب طالوت به وسیلهِ رودخانهای آزمایش شدند... اصحاب قائم (ع) نیز چنین آزمونی را در پیش دارند.
3 - رسول اکرم (ص) در این رابطه فرمود:
ان المهدی من ولدی یفعلُ مثل ما فعل موسی، عند خروجِهِ مِن مکه الی الکوفَهِ؛ (3) .
مهدی از فرزندان من، به هنگام عزیمت از مکه به سوی کوفه، همان کاری را انجام میدهد که حضرت موسی (ع) انجام داد.
4 - امام باقر (ع) میفرماید:
هنگامی که قائم (ع) در مکه قیام میکند و به سوی کوفه عزیمت میکند، منادیاش ندا میدهد:
اَلا لایَحمِل احدٌ منکم طعاماً و لا شراباً؛ (4) .
هرگز احدی از شما خوردنی و یا نوشیدنی با خود بر ندارد.
همان سنگ حضرت موسی (ع) را که بار یک شتر است، با خود برمی دارند، در هر منزلی که فرود میآیند چشمهای از آن جریان پیدا میکند، هر کس گرسنه باشد سیر میشود و هر کس تشنه باشد سیراب میگردد. و این تنها زاد و توشهِ آنهاست تا هنگامی که در پشت کوفه فرود آیند.
5 - آنگاه محل فرود و کیفیت فرود آن حضرت را در حدیث دیگری چنین میفرماید.
انهُ نازلٌ فی قبابٍ من نورٍ، حین ینزلُ بظهرِ الکوفَهِ عَلَی الفارُوقِ؛ (5) .
او در هنگامهِ ظهور، در خیمههایی از نور در ظهر کوفه در «فاروق» فرود میآید. (6) .
6 - و در حدیث دیگری تعداد آن خیمهها را هفت تعبیر کرده میفرماید:
ینزلُ فی سبعِ قبابٍ من نورٍ، لا یعلمُ فی ایها هُوَ، حین ینزلُ فی ظهرِ الکوفهِ، فهذا حینَ ینزلُ؛ (7) .
او در هفت خیمه از نور در پشت کوفه فرود میآید، معلوم نمیشود که او در کدامین خیمه است، این به هنگام فرود آمدن میباشد.
7 - و در حدیث دیگری میفرماید:
کأنّی بقائِمِ اهل بیتی قَد علا نجفکم، فاذا علا فوقَ نجفکم نَشَرَ رایَهَ رسوُلِ اللهِ (ص) فَاذا نَشَرَها انحطت علیهِ ملائکهُ بدرٍ؛ (8) .
گویی قائم اهلبیت خود را با چشم خود میبینم که بر فراز نجف شما بر آمده است. چون بر فراز نجف برآید پرچم پیامبر اکرم (ص) را باز میگشاید. هنگامی که آن را بگشاید فرشتههای بدر بر او فرود آیند.
8 - امام صادق (ع) در این رابطه میفرماید:
کانّی بالقائِمِ علی ظهرِ النجفِ، لَبِسَ درعَ رسولِ اللهِ (ص) ... ثم ینشرُ رایَهَ رَسوُلِاللهِ (ص) وَ هِیَ المغلبهِ... لا یهوی بها اِلی شَیءٍ الاّ اهکلتهُ... و اذا نشَرَها اضاءَ لها ما بینَ المشرِقِ و المغرِبِ؛ (9) .
گویی قائم (ع) را با چشم خود میبینم که در پشت کوفه، زره رسول خدا را پوشیده... پرچم رسول خدا را باز میگشاید، و آن پرچم همیشه پیروز است... با آن پرچم به سوی چیزی عزیمت نمیکند جز این که آن را شکست میدهد... هنگامی که آن را به اهتزاز در آورد مشرق و مغرب با نور آن روشن میشود.
در این حدیث که بسیار طولانی است و فقط فرازهایی از آن را آوردیم، به روشنی بیان شده که آن امام نور وسیلهِ غلبه بر همهِ ابزار و ادوات جنگی را دارد، او هرگز از وسایل کشتار جمعی استفاده نمیکند، ولی همهِ وسایل کشتار جمعی را از کار میاندازد.
9 - امام باقر (ع) در این رابطه میفرماید:
کانّی بالقائِمِ (ع) علی نَجف الکوفهِ، قد سار الیها من مکهَ فی خمسهِ الافٍ منَ الملائکهِ، جبرئیلُ عن یمینهِ و میکائیلُ عَن شمالِهِ، و المؤمنونَ بین یدیهِ، و هو یفرقُ الجنودَ فی البلادِ؛ (10) .
گویی قائم (ع) را با چشم خود در پشت کوفه میبینم که با پنج هزار فرشته از مکه به آن جا عزیمت نموده، جبرئیل از سوی راست و میکائیل در سمت چپ او و مؤمنان در پیشاپیش او قرار دارند و او سپاهیاناش را به کشورها گسیل میدارد.
از این حدیث شریف نیز استفاده میشود که کوفه پایتخت حکومتی، مقرّ فرماندهی و ستاد نظامی آن حضرت است که با آن شکوه بینظیر در طول قرون واعصار، از مکهِ مکرمه به سوی کوفه تشریف فرما شده، سپاهیاناش را از آنجا به همهِ اقطار و اکناف جهان گسیل میدارد.
10 - امام صادق (ع) صحنهِ دیگری را این گونه ترسیم میفرماید:
کأنّی انظُرُ الی القائم (ع) علی منبرِ الکوفهِ و حولهُ اصحابُهُ ثلاثمِاَئهٍ و ثلاثهَ عَشَرَ رجلاً عدهَ اهلِ بدرٍ، و هم اصحابُ الالویهِ و هم حکامُ اللهِ فی ارضِهِ عَلی خلقِهِ؛ (11) .
گویی قائم (ع) را با چشم خود میبینم که بر فراز منبر کوفه قرار دارد، و تعداد سیصد و سیزده تن یاراناش - به تعداد اصحاب بدر - در پیرامون او حلقه زدهاند، که آنها پرچمداران و زمامداران روی زمین هستند، از سوی پرودگار برای بندگان.
این حدیثشریف صریحاستدر این که سیصد و سیزده تن یاران خاص حضرت، فرماندهان کشوری و لشکری هستند و اصحاب حضرت به اینها اختصاص ندارد، چنان که در حدیث اول همین بخش از امام صادق (ع) نقل کردیم که حداقل اصحاب به هنگام عزیمت از مکهِ معظمه ده هزار نفر میباشند.
11 - امام عسکری (ع) در ضمن حدیثی در این رابطه میفرماید:
ثُم یخرُجُ فکأنّی انظُرُ اِلَی الاعلامِ البیضِ تخفقُ فوقَ راسِهِ بِنجفِ الکوفهِ؛ (12) .
سپس ظاهر میشود، گویی با چشم خود میبینم پرچمهای سفیدی را که در نجف کوفه بالای سرش در حال اهتزاز میباشد.
12 - امام باقر (ع) صحنهِ دیگری را این گونه ترسیم میفرماید:
اِذا ظَهَرَ القائِمُ و دَخَلَ الکوفَهَ بَعَثَ اللهُ تعالی من ظهرِ الکوفهِ سبعینَ الفَ صدیقٍ، فیکونونَ فی اصحابِهِ و انصارِهِ؛ (13) .
هنگامی که قائم (ع) ظهور کند و داخل کوفه شود، خداوند متعال تعداد هفتاد هزار نفر صدیق از پشت کوفه برای او برانگیخته میکند تا در میان یاران و یاوران آن حضرت قرار بگیرند.
این حدیث از احادیث رجعت میباشد و این هفتاد هزار نفر از افراد با ایمانی هستند که در وادیالسلام و یا پیرامون حرم مولای متقیان آرمیدهاند و به هنگام ظهور حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - رجعت میکنند.
13 - و در حدیث دیگری احتشام و شکوه بینظیر یاران را این گونه به تصویر میکشد:
کانّی باصحابِ القائِمِ (ع) وَ قَد احاطوا بما بینَ الخافقینِ، فلیسَ مِن شیٍ الا وَ هوَ مطیعٌ لهُم، حتی سباعُ الارضِ و سباعُ الطیرِ، یطلبُ رضاهم فی کلِّ شیٍ؛ (14) .
گویی اصحاب حضرت قائم (ع) را با چشم خود میبینم که به آنچه در میان شرق و غرب جهان است احاطه کردهاند، چیزی در جهان نیست جز این که از آنها فرمان میبرند و خشنودی آنان را در هر چیزی طلب میکنند، حتی درندگان زمین و پرندگان آسمان.
در این حدیث بُعد دیگری از ابعاد عظمت و شرف یاران حضرت آشکار میشود.
14 - امام صادق (ع) در مقام بیان هویّت اصحاب خاص حضرت صاحب الزمان (ع) میفرمایند:
وَ مِنَ الکوفهِ اربَعَهَ عَشَرَ رَجُلاً؛ (15) .
چهارده تن از آنها اهل کوفه هستند.
15 - در حدیث دیگری از امام زین العابدین (ع) روایت شده که پنجاه تن از آنها از اهل کوفه هستند. (16) .
16 - و در حدیث دیگری نام و نام پدر 14 تن یاران حضرت ولی عصر (ع) از اهل کوفه از امام صادق (ع) به صراحت آمده است. (17) .
17 - آنگاه امام باقر (ع) توان روحی آنان را چنین شرح میدهد:
لَکَاَنّی انظرُ الیهم مُصعدینَ مِن نجفِ الکوفهِ ثلاثمائهٍ و بضعَهَ عَشَرَ رَجُلاً، کان قُلُوبَهُم زُبَرُ الحدیدِ، جبرئیلُ عن یمینِهِ و میکائیلُ عن یسارِهِ، یسیرُ الرعبُ امامَهُ شهراً وَ خَلفَهُ شَهراً؛ (18) .
گویی آنان را با چشم خود میبینم که از نجف کوفه بالا میروند، سیصد و ده و اندی نفر هستند، دلهای آنها همانند قطعات آهن است، جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ آن حضرت حرکت میکند، از جلو و پشت سر او، رعب او به مسافت یک ماه، در دلها میافتد.
18 - در حدیث دیگری تشریح میکند که حضرت قائم (ع) هنگامی که ظهور میکند به «رحبه»ی کوفه تشریف میآورد، نقطهای را نشان میدهد و دستور میدهد که آن جا را بکنند، از آنجا دوازده هزار زره، دوازده هزار شمشیر، و دوازده هزار کلاهخود بیرون میآورد، آنگاه دوازده هزار نفر از شیعیان را - از عرب و عجم - فرا میخواند و آن ادوات جنگی را به آنها میپوشاند. (19) .
19 - در حدیث بسیار مفصلی امام صادق (ع) توضیح میدهد که وجود مقدس حضرت بقیه الله (ارواحنا فداه) پس از سیطره بر کل جهان، به سوی کوفه باز میگردد، قطعات شمش طلا از آسمان فرو میبارد، طلا و نقره و جواهرات در میان مردم توزیع میکند... و اعلام میکند که هر کس از یکی از شیعیان طلبی دارد به او مراجعه کند و طلب خود را دریافت نماید. (20) .
20 - در حدیث دیگری در وصف آنان میفرماید:
قَد اثرَ السجودُ بجباهِهِم، لیوثٌ بالنهارِ، رهبانٌ باللیلِ، کأن قلوبَهُم زُبُرُ الحَدیدِ، یُعطَی الرجُلُ مِنهُم قُوهَ اربَعینَ رَجُلاً؛ (21) .
گویی آنان را در پشت کوفه میبینم که... آثار سجده در پیشانی آنان آشکار است، آنها شیران روز و راهبان شب هستند، گویی دلهایشان قطعات آهن میباشد، به هر یک از آنها نیروی چهل مرد داده میشود.
صفحات محدود مجله به پایان رسید و ما سخنان ناگفته و دُرهای ناسفتهِ فراوان پیرامون «پایتخت دولت کریمه» به ویژه در مورد اصلاحات و تغییراتی که از نظر اسلوب کشورداری انجام مییابد؛ داریم، که امیدواریم در فرصت دیگری در این زمینه بیانات دُرربار معصومان (علیهم السلام) را تقدیم نماییم.
به امید روزی که این پایتخت دولت جهان شمول خاندان اهلبیت در پهن دشت گیتی گسترده شود و همهِ انسانها از رنجها، فشارها، ستمها، تشویشها، و اضطرابها رهایی یافته، برای نخستین بار عطر حکومت حقّهِ مبتنی بر عدالت و آزادی واقعی را استشمام نموده، دیدگان رمدکشیدهشان با دیدار آن جمال الهی منور گردد.
پاورقی
(1) تفسیر العیاشی، ج 1، ص 253.
(2) غیبت نعمانی، ص 316؛ بحار الانوار، ج 52، ص 332.
(3) الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 912.
(4) الکافی، ج 1، ص 231؛ غیبت نعمانی، ص 238؛ کمال الدین، ج 2، ص 670؛ منتخب الانوار المضیئه، ص 199؛ گزیدهِ کفایهالمهتدی، ص 296؛ بحار الانوار، ج 13، ص 185؛ ج 52، ص 335 و 351.
(5) تفسیر العیاشی، ج 1، ص 215؛ تفسیر الصافی، ج 1، ص 375؛ تفسیر البرهان، ج 2، ص 161.
(6) فیض کاشانی «فاروق» را چنین معنی کرده: «شاید منظور این باشد که آن حضرت با چیزی نازل میشود که به وسیلهِ آن بین حق و باطل فرق میگذارد» (الصافی: 1/375) ولی به این توجیه نیازی نیست، زیرا «فاروق» نام محلی در سرزمین نجف میباشد، چنان که در مورد سپاه سفیانی آمده است: «صد و سی هزار نفر به سوی کوفه میفرستد که در «رَوحا» و «فاروُق» فرود میآیند و شصت هزار نفرشان به سوی کوفه میروند...» (بحار: 53/83).
(7) تفسیر العیاشی، ج 1، ص 214؛ تفسیر الصافی، ج 1، ص 375؛ تفسیر البرهان، ج 2، ص 161.
(8) کمال الدین، ج 2، ص 671؛ تفسیر العیاشی، ج 1، ص 214؛ تفسیر الصافی، ج 1، ص 375؛ منتخب الانوار المضیئه، ص 198؛ بحار الانوار، ج 52، ص 326.
(9) دلائل الامامه، ص 457.
(10) الارشاد، ج 2، ص 380؛ اعلام الوری، ج 2، ص 287؛ روضه الواعظین، ج 2، ص 264؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 250؛ بحار الانوار، ج 52، ص 337.
(11) کمال الدین، ج 2، ص 672؛ منتخب الانوار المضیئه، ص 198؛ بحار الانوار، ج 52، ص 672.
(12) کمال الدین، ج 2، ص 409؛ کفایه الاثر، ص 296؛ اعلام الوری، ج 2، ص 253؛ کشف الغمه، ج 2، ص 528؛ بحار الانوار، ج 51، ص 160.
(13) بحار الانوار، ج 53، ص 104.
(14) کمال الدین، ج 2، ص 673؛ اثبات الهداه، ج 3، ص 494؛ بحارالانوار، ج 52، ص 327؛ حلیه الابرار، ج 5، ص 417.
(15) دلائل الامامه، ص 558؛ الملاحم و الفتن، ص 202؛ المحجّه، ص 28.
(16) بحارالانوار، ج 52، ص 306.
(17) دلائل الامامه، ص 573؛ المحجه، ص 44.
(18) تفسیر العیاشی، ج 2، ص 197؛ بحار الانوار، ج 52، ص 343.
(19) الاختصاص، ص 334؛ بحار الانوار، ج 52، 377.
(20) بحارالانوار، ج 53، ص 34.
(21) منتخب الانوار المضیئه، ص 195؛ بحار الانوار، ج 52، ص 386.